سفیر زیمبابوه در ایران در گفتگو با مهر، بحران سیاسی موجود در زیمبابوه را ناشی از تلاش دولت موگابه برای پایان دادن به غارت زمین و معادن این کشور توسط انگلیس از سال 2000 عنوان کرد .
کیتی کیتی افزود : از سال 2000 که دولت رابرت موگابه قانون اصلاحات ارضی را اجرایی کرد و زمینهای تحت تملک انگلیسی ها را به مردم این کشور بازگرداند؛ آمریکا و دیگر متحدان انگلیس این کشور را تحریم کرده و آن را در گرداب تورم و بحران اقتصادی قرار دادند.
سفیر زیمبابوه در ایران، شدت تحریمها را بسیاربالا اعلام کرد وگفت: ما حتی قبل از ایران از گرفتن وام از بانک جهانی محروم شدیم و غرب برای شوراندن مردم علیه دولت ما و وادار کردن ما به تسلیم از ابزار اقتصادی استفاده کرد.
وی ، دولت انگلیس را به دادن رشوه به مسئولان اجرایی انتخابات این کشور برای انجام تقلب در انتخابات به نفع مورگان ونگیرای رهبر مخالفان رابرت موگابه متهم کرد.
کیتی کیتی، نامه محرمانه ای را که وزارت اطلاعات این کشور به دست آورده است و نشان دهنده دخالت آشکار دولت گوردون براون ، نخست وزیرانگلیس در انتخابات زیمبابوه است، در اختیار مهر قرار داد .
همراهی انگلیس در برنامه های خاورمیانه ای آمریکا هم نمونه دیگری از تلاش استعمارگر پیر برای حفظ موقعیتهای گذشته است و مهمترین هم پیمان آمریکا در اشغال عراق انگلیس بود .
حتی انگلیس حاضر شد با وجود کهنه شدن روشهای کلونیالیسم قرن نوزدهم یعنی حمله نظامی به کشورها برای تسلط بر منابع آنها به این روش بازگردد و می توان روش برخورد آمریکا در دهه گذشته و ایجاد جنگهای عراق و افغانستان را روشی انگلیسی نامید،زیرا با نگاهی به تجربیات استعمارگرانه آمریکا می توان این کشور را مبدع امپریالیسم (استعمار نو) نامید و انجام عملیات نظامی برای استعمار یک کشور بیشتر از آنکه سنت سیاسی آمریکایی ها باشد؛ سیاست انگلیس قرن نوزدهم است .
به عنوان نمونه دربارهایران ، آمریکا در 28 مرداد 1332 نه با دخالت نظامی و بلکه با دخالت سیاسی و برگرداندن شاه حکومت مردمی مصدق را برکنار کرد تا بتواند به اهداف استعماری خود در این کشور ادامه دهد .
|
درباره دیگر کشورها هم همواره چنین بوده است و آمریکا در تمام حرکات امپریالیستی خود با تقویت گروههای هوادار خود نه با بردن نیروی نظامی، بلکه با تاثیرگذاری سیاسی اهداف خود را محقق کرده است.
می توان اشغال عراق را نمونه ای از بازگشت سیاستهای استعماری به دوران استعمار پیر یا عقب گرد امپریالیسم آمریکایی قرن بیستم و یکم به کلونیالیسم قرن نوزدهمی انگلیس نامید.
اکنون انگلیسی ها که بوش رئیس جمهور آمریکا را از نگاه خود احمق تصور کرده اند؛وی را به اقدامات نظامی تحریک می کنند تا خود در سایه هزینه های سنگین نظامی و اقتصادی سنگینی که آمریکا متحمل شده است رفیق قافله و شریک دزد باشند .
حرکات انگلیسی ها در عراق به خوبی گویای این واقعیت است؛انگلیسی ها با کمترین هزینه مالی و جانی اکنون استراتژیک ترین مناطق عراق را دست دارند و با همه گروههای عراقی ارتباط نزدیکی برقرار کرده اند ؛ در حالی که در میان همه این گروهها از طریق نفوذی های خود به تفرقه دامن می زنند.
سال گذشته نیروهای امنیتی بغداد دو جاسوس انگلیس را در لباس و شمایل عربی با داشتن تجهیزات تروریستی در تلاش برای انجام یک اقدام تروریستی به اسم گروههای سنی عراق دستگیر کردند.
همکاری های انگلیس و طالبان به قدری تنگاتنگ شده است که دولت حامد کرزای رسما از دولت این کشور خواست از همکاری با طالبان دست بردارد .
چندی پیش رسانه ها از ایجاد یک پایگاه آموزش نظامی برای نیروهای طالبان در افغانستان از سوی انگلیس خبر دادند .
در شکل جدید استعمار و استثمار دیگر برده با تمایل درونی و به خاطر تامین معاش به بردگی می رود ؛ در این روش کشورهای فقیر مصرف کننده و کشورهای ثروتمند تولید کننده اند.
در امپریالیسم (استعمار نو) کشورها،خود منابع ملیشان را تقدیم کشورهای استعمارکننده قرار می دهند تا کالاهای مورد نیاز خود را دریافت کنند.
تفاوتی که می توان بین این دو نوع از استعمار قائل شد تهدید بودن تحریم اقتصادی در مقابل تهدید نظامی برای کشور رد کننده استعمار است .
بوش اکنون در باتلاق عراق، افغانستان و تنش با دیگر کشورهای جهان گرفتار شده است تا انگلیس به عنوان رهبر خاموش درگیری های جهانی بر سلطه سیاسی و اقتصادی خود بر جهان بیفزاید.
اکنون انگلیس نه تنها به دنبال حفظ موقعیت خود در کلونی های سابق مثل زیمبابوه است، بلکه این کشور در حال گسترش نفوذ اقتصادی خود در مناطق استراتژیک مثل کشورهای عربی است و سفر شاه عربستان به انگلیس در سال گذشته نماد این تحولات استراتژیک در سیاست گسترش روابط با کشورهای صاحب انرژی برای این کشور قلمداد می شود.
نظر شما